عفیفه خانومیعفیفه خانومی، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره
داداش علیداداش علی، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره
خواهرجون شریفهخواهرجون شریفه، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات عفیفه بانو

سلام.مامان یه فرشته پاک، که میخواد خاطرات دختر کوچولوش جاودانه بشه

بازی مورد علاقه بانو

یه بازی دوست داشتنی عفیفه بانو، خونه بازی کردن با بقیه و تولد گرفتن برای اونهاست. امروزم خونه درست کرده و برا داداشش تولد گرفته بود قربونش برم تمام اون اسباب بازی ها هم مثلا کادوهاییه که دوستاش برای پسرش که علی باشه آوردن. اون کیف سبز هم مثلا کیک تولدشه ضمنا منم به جشن تولدشون دعوت بودم، جای همگی دوستان خالی بود همیشه خوش باشین باهم گلای من ...
6 تير 1397

خانوم شده دخترم

سلام نازنین دخترم. الهی فدات بشم که خانوم شدی مطلب قبلی رو خودت نوشتی. اما بعد امروز میخواستم حمومتون کنم . طبق معمول همیشه ، زودتر باداداش رفتین توی حموم آب بازی . یکدفعه گفتی مامان بیاین داداش جیش کرد. منم اومدم دیدم علی روی موکت توی رختکن جیش کرده. خلاصه ، سریع شستمتون اومدین بیرون. منم مشغول شستن حموم و موکت شدم. علی گرسنه بود میگفت غذا.منم گفتم بهش غذا بدین دخترم. وقتی کارم تموم شد اومدم دیدم مرتب رو فرشی پهن کردی،سفره هم پهن کردی و برای داداشی غذا آوردی. الهی دورت بگردم. خیلی خوشحالم که مستقل و مرتب هستی.ان شاء الله تا آخر همینطوری بمونی. الانم میگم بیا ازت عکس بگیرم، میگی من میچرخم در حال چرخیدن ...
6 تير 1397

خواهر کوچیکه کمال الملک!!!

سلام نازنین دخترم کمال الملک کوچولو این نقاشی رو با آموزش های من هنرمندم کشیدی. واقعا تعجب کردم از این کار تمیز و هنرمندانه ات خیلی لذت میبرم از دیدن این کارای قشنگت الانم اومدی میگی چطوری کلاژ درست کنم؟ فدات بشم عزیزم اینقدر این نقاشی منو به وجد آورد که وسط درس، دست از درس خوندن کشیدم و اومدم اینو برات یادگار بذارم خیلی دوستت دارم هنرمند کوچولو ...
5 تير 1397

ثبت نام پیش دبستانی

سلام دختر خوشگل من امروز ، چهارم تیر 97، شما رو پیش دبستانی ثبت نام کردم واقعا باورم نمیشه اینقدر زود پنج ساله شدی اینکه چندماه دیگه باید مانتو تنت کنم بفرستمت به یه محیط دیگه. ازاینکه پیش یک نفرستادمت خیلی خوشحالم. یکسال بیشتر کنارم بودی گل من امیدوارم منو داداش بتونیم با نبودنت توی خونه کنار بیایم. ان شاء الله موفقیت های بزرگترت رو ببینم خیلی دوستت دارم
4 تير 1397

بعد زیارت

خانوم گلی من،مجدد سلام بعد زیارت امام زاده رفتیم آبشار کاخک شام خوردیم جای همگی خالی بعدش شما و داداشی رفتین قایق سواری. الهی دورت بگردم که اینقدر دست فرمونت خوبه توی راه که برمیگشتیم گفتم خوش گذشت قایق سواری؟گفتی آره فقط دستام درد گرفته بود الهی دردت بجونم اینم یادم رفت بگم که قبلش با داداش رفتین توی پارک ،من از دور مراقب بودم داداش نشست روی ماشین بازی ، شما رفتی بالای سرسره در همین حین علی بلند شد رفت روی سرسره اومدی پایین دیدی نیست. اینقدر هول شدی که از راه دور معلوم بود. دور زدی و دنبالش گشتی تا بالای سرسره پیداش کردی دویدی رفتی سمتش وقتی گفتم ترسیدی؟گفتی آره با خودم گفتم خدایا کجاست که صد...
3 تير 1397